در لحظه ی تحویل و دگر گشتن سال
با سبزه و تنگ ماهی و آب زلال
با بوی گلی که بشکفد از تو مرا
مانند نسیم می پرم بی پر و بال...
آغاز سال نو رو به تمامی دوستان گلم تبریک میگم
امیدوارم که سال خوب و متفاوتی رو آغاز کرده باشید
و روزهای خوشی در انتظارتان باشد...
برچسبها:
...
با خودتان خوب تا کنید
با خودتان که خوب تا نکنید
روزگار شما را تا میکند
می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی ؛
به یک مقصد نامعلوم
خودت به جان خودت بیفت
خودت خودت را بساز
خودت مواظب خودت باش
وگرنه دیگران به تو هر شکلی
که دلشان بخواهد میدهند.
برچسبها:
بهار وقتی که از پنجره سرک می کشد
بی آن که بخواهی یاد بنفشه و یاس و اقاقی دارد
کاش زودتر رسد آن روز ؛ که شمیم بهار را
از پیراهن یوسف سفر کرده بشنویم...
برچسبها:
پرنده نیستم اما پر خیالم هست
توان بال گشودن به هر محالم هست
مبین که مثل زمین پای در لجن شده ام
که دسترس به گواراترین زلالم هست
همین نفس که به عمق سکوت محبوسم
صدای منتشری آنسوی جبالم هست
شناسنامه ی من یک دروغ تکراریست
هنوز تا متولد شدن مجالم هست
بخواه تا خود از این خاک بسته بر خیزم
به رستخیز تو همواره شور و حالم هست
مجاب فلسفه ی قبض و بسط روحم نیست
اگر چه با خود و دنیای خود جدالم هست
جهان جنون مرا پاسخی نداده هنوز
به ناگزیر ز دنیا همان سوالم هست
به غیر خویشتن از هیچکس ملالم نیست
خود این دلیل مرا بس اگر ملالم هست...(محمدعلی بهمنی)
برچسبها:
سرت گرم است...
مزاحمت نمی شوم...
اما بدان حرارت سر گرمی هایت
مرا سوزاند...
برچسبها:
همیشه از خوبی آدمها دیوار بسازیم
اما اگه یه روز بدی دیدیم
فقط یک آجر کم کنیم
بی انصافیه همه ی دیوار رو خراب کنیم...
گاهی خراب کردن پلها بد نیست
چون باعث می شود نتوانید به جایی برگردید
که از همان ابتدا نباید در آن قدم بر می داشتید...
برچسبها:
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
هیچ نیرو و حرکتی نیست مگر به وسیله ی خدای والا و بزرگ
سالهاست وقتی دلم می گیرد سجاده ام را پهن می کنم رو به تو و از پنجره
زل می زنم به آسمان آبی و بیصدا اشک می ریزم.خدایا ! این بار یادم بده قلبم را
سجاده کنم رو به تو و زل بزنم به صبر تو و آرام زیر لب تکرار کنم(استعینوا به صبر و صلاه)
خدایا ! این بار سجاده ام را کلاس درسم کن و یادم بده روزهایی که هوای دلم مثل امروز ابریست
چطور با یاد تو آسمان دلم را آفتابی کنم؟!
خدایا یادم بده وقتی دلم از زمین و زمان می گیرد و همه ی عالم را مقابل خود می بینم
چطور از مکر زمانه و آدمهایش نترسم و تو را در یاری بنده ی مومنت مکارترین مکاران بدانم...
خدایا ! به من بیاموز که چطور در سخت ترین شرایط آنگاه که من چیزی را با همه ی وجود
می خواهم و تو حاجت روایی ام را به مصلحت نمیدانی از مهربانی و رحمتت نا امید نشوم
و همچنان عاشقت بمانم...
خدایا !یادم بده در نا امیدی مطلق لبخند زدن را...
خدایا یادم بده در دلشکستگی و رنجش بخشندگی را...
خدایا یادم بده فراموشی را چنان که از یاد ببرم همه ی بدیها را...
خدایا سال نو نزدیک است و مردم خانه هایشان را از غبار پاک می کنند
وقتی که خواستم جایی از گوشه ی زمینت را از غبار پاک کنم
یادم بیاور غبارروبی قلبم را...(مهرنوش صفایی...مجله راز)
برچسبها:
دردمندیم و به امید دوا آمده ایم
مستمندیم و طلبکار شفا آمده ایم
از در لطف تو نومید نگردیم که ما
بینوایان بتمنای نوا آمده ایم
ما گداییم و تو سلطان جهان کرمی
نظری کن که به امید شما آمده ایم
دل فدا کرده و جان داده و سر بر کف دست
تا نگویی که به تزویر و ریا آمده ایم
اینچنین عاشق و سرمست که بینی ما را
نیست حاجت که نگویی ز کجا آمده ایم
ما اگر زاهد سجاده نشینیم و نه رند
بر سر کوی خرابات چرا آمده ایم؟
سید بزم خرابات جهان جانیم
بندگانیم و به درگاه خدا آمده ایم...(شاه نعمت الله ولی)
برچسبها:
کاش می دانستی!
فردا چه اندازه دیر است
برای زیستن!
و چه اندازه زود
برای مردن!
فردا همیشه واژه ایست پر فریب....
برچسبها:
برچسبها: